و متکبر بود
صفات بد رو اگر از بین نبری اگر چه پنهان کنی بالاخره یه جا توی یه چالش بروز میکنن و زمینت میزنن...
رانده شد ولی قبل از رفتن یه درخواست از خدا داشت
گفت خدایا تو منو به وسیله ی انسان آزمودی و گمراه کردی
اجازه بده من هم وسیله ی آزمون انسان باشم
خدا قبول میکنه نه بخاطر اینکه ابلیس حقی به گردن خدا داره واضحه که نداره
بخاطر اینکه انسان هم آزمونش رو پاس کنه گفتم این دنیا تماما ورطه ی آزمونه
پس نه ابلیس و نه هیچ مخلوق دیگری با شرارت هاش خدا رو عاجز نمیکنه بلکه اونها هم جزئی از این پازل هستن و نسبت به هم آزموده میشن
چالش شکل میگیره برای اینکه هر کس درونیات و ظرفیتهای خودش رو کامل متبلور کنه و نتیجه ش رو ببینه
همه مختارن که خوب باشن یا بد ولی طبیعتا باید در یک چالشی قرار بگیرن تا این خوبی و بدی بروز و ظهور پیدا کنه دیگه اگر چالشی نباشه که همه خوبن!
حالا که خدا قبول کرده شیطان قسم میخوره که همه انسان ها رو گمراه میکنم و تمام تلاشم رو میکنم که بهت ثابت کنم انسان لیاقت محبت تو رو نداشت. و خدا چه جوابی میده؟
با اقتدار کامل جواب میده
*تو و هر کس از تو پیروی کند به عزت و جلالم سوگند جهنم را از همه شما پر خواهم کرد*
میگه فکر نکن با نافرمانی من رو عاجز میکنی یا با شریک جرم کردن انسان میتونی قصر در بری
فکر نکن چون انسان اشرف مخلوقات منه دیگه نمیتونم مجازاتش کنم برای من فرقی نمیکنه کی باشه و چی باشه عدالت من فراتر از همه چیز عمل میکنه کسی که مرتکب جرم میشه باید پاسخش رو بگیره هر کی که میخواد باشه
حالا برو مشغول شو تمام توانت رو هم بکار بگیر هر چی میتونی تلفات بگیر ولی بینشون هستن کسایی که حتی نتونی بهشون نزدیک بشی!
اونم تا همین الان مشغوله دیگه!
اما بعد از خلقت آدم و حوا چه اتفاقی می افته؟ آدم و حوا هر دو
#آگاه و ذی شعورن
خدا هم اونها رو در یک باغ بهشتی سکنا میده و بهشون میگه شما از تمام ثمرات این باغ و همه مواهبش استفاده کنید ولی به اون شجره نزدیک نشید
_اینکه شد همون داستان
_تعریفش فرق داره
اولا حرفی از خوردن میوه نیست میگه به اون شجره نزدیک نشید! نمیگه از میوه ش نخورید میگه لاتقربا، نزدیک نشید
حالا اینکه این شجره دقیقا چیه رو بعدا توضیح میدم مهم اینه که درخت دانش نیست چون آگاهی رو که از اول به آدم داده
ثانیا این شجره وجودش اونجا توجیه داره کاملا آگاهانه ست
این شجره وسیله
#آزمون و ابتلای آدم و حوا برای سنجش میزان اطاعت و ولایت پذیریه
خدا عادله همونطور که از شیطان این آزمون رو گرفت از انسان هم میگیره
در کل خدا دو تا جمله به آدم و حوا میگه یک به این شجره نزدیک نشید دو شیطان دشمن آشکار شماست
و بعد در صحنه امتحان تنهاشون میگذاره و سکوت میکنه به رسم همیشه تا انتخاب صورت بگیره...
اینجاست که شیطان وارد عمل میشه و اولین توطئه رو میکنه
خب حالا اینجا یه معما از تورات رمزگشایی میشه
چون قرآن میگه اون کسی که میاد داخل بهشت آدم و حوا و وسوسه شون میکنه که نافرمانی کنن شیطانه
حالا معلوم میشه این جناب "مار" در تورات کی میتونه باشه
وگرنه آخه مار میتونه آدمو راهنمایی کنه چکار کن چکار نکن؟
خیلی استادانه اسم شیطان از کتاب مقدس حذف شده و با مار جایگزین شده. حالا اینکه چرا رو میگم براتون
خلاصه شیطان می آد شروع میکنه با اینا حرف زدن
میگه *دوست دارید راهنماییتون کنم که چطور ملَک یعنی فرشته بشید؟*
خب خیلی عجیبه چون همه فرشتگان به آدم سجده کردن چرا آدم باید طمع کنه به جایگاه فرشتگان وقتی خودش مقام بالاتری داره؟
الا اینکه در این جمله، ملَک استعاره باشه به جزئی از ملک یعنی یک صفت خاص از فرشتگان که در انسان نیست و براش مهمه که داشته باشه
و اون چیه؟
انسان ها دائم در حال نوسان بین خوب و بد هستن و میزان فضائل و رذائلشون بالا پایین میشه ولی فرشته ها همیشه کامل ان
شیطان گفت میخواید یه راهنمایی بهتون بکنم انسان کامل بشید؟
طمع بزرگ انسان همینه انسان وقتی به کمال خودش برسه سعادتمند میشه و در آغوش خدا قرار میگیره و به جاودانگی میرسه
خب پیشنهاد وسوسه کننده ای بوده میگن راهنمایی کن ببینیم اونم میگه ایناها همین شجره!
_اصلا ماهیت این درخت چیه که آزمون انسانه چرا نباید بهش نزدیک بشه
_شجره همیشه درخت مادی نیست
درباره ماهیتش هم بعدا مفصل بحث میکنیم
حالا وقتی به آدم و حوا گفت راهش اینه اونا فوری گارد گرفتن گفتن عدلی دست گذاشتی رو همون چیزی که خدا منع کرده خدا راست میگفت تو دشمن مایی برو پی کارت
اما شیطان که ناامید نشد نشست زیر پاشون اونقدر قسم خورد که حرفش رو باور کردن
جالبه قرآن میگه هر دوی آنان را فریفت حرفی از مقصر بودن حوا به میون نمیاد اصلا...
وقتی آدم و حوا اون ترک اولا رو انجام دادن اینطوری نبود که تازه بفهمن عریانن اینا از اولش هم شعور داشتن بلکه عریان شدن
یعنی اولین جریمه ی ترک اولا شون گرفتن پوشش بهشتی شون بود برای اینکه