☀️قضا شدن نماز صبح مردم از دلایل اصلی تنگ شدن رزق و روزی‌هاست👈 🔹از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می‌کنند رزق و روزیشان تنگ است،؟... فرمودند: به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا می‌شود. 🔹 مردی به خدمت امام صادق(ع) آمد و عرضه داشت: من مرتکب گناهی شده‌ام. امام صادق(ع) فرمود: خدا می‌بخشد. آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده‌ام خیلی بزرگ است. امام فرمود: اگر به اندازه کوه باشد خدا می‌بخشد... آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده‌ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود‌: مگر چه گناهی مرتکب شده‌ای؟ و آن شخص به شرح ماجرا پرداخت. پس از اتمام سخن امام صادق (ع) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می‌بخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی. 🔹مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می‌گوید: اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی‌ارزش (نابود) خواهد شد... برای این که جهت اقامه نماز صبح خواب نمانید، «قبل از خوابیدن» آخرین آیه سوره کهف را بخوانید و حین قرائت آیه، ساعتی که قصد دارید بیدار شوید را در ذهن داشته باشید. آیه اخر سوره کهف  بسم الله الرحمن الرحیم «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحدا» 🌷....مسافرين گرامی پرواز شماره ی ۳۹۵ به مقصد جده، هرچه سريع تر به هواپيما سوار شوند. هواپيما آمده حرکت می باشد. برای آخرين بار هم اعلام کرد، اما مگه می تونست سوار بشه؟. ساعت حرکت هواپيما با اذان ظهر مطابق شده بود. عمره مهم تر بود يا نماز اول وقت؟!... بالاخره تصميم گرفت. بی خيال بليط و تمام زحمت هایی که کشيده بود شد. رفت نمازخونه و نمازش رو خوند. بعد از نماز، به سالن فرودگاه اومد تا به شهرش برگرده. بلندگو اعلام کرد: با عرض پوزش از تأخير در پرواز شماره ۳۹۵، نقص فنی پيش آمده برطرف شده است. مسافرين هرچه سريع تر به هواپيما سوار شوند. لبخند زنان خدا رو شکر کرد و سوار هواپيما شد. چند سال بعد توی محراب عبادتش، شهيدش کردن... شهید آیت اللّه دستغیب: مواظب باشید گرگ ها شما را از رهبر الهی جدا نکنند و شما را گروه گروه نکنند و شما را طعمه خودشان قرار ندهند... کتاب زندگي به سبک شهدا, ناصر کاوه خاطره ای از شهید محراب, آیت الله سید عبدالحسین دستغیب, امام جمعه شهید شیراز 🌷"گفتم ما که رو به قبله نیستیم تازه پسر جون بدنت پاک نیست و لباست هم که نجسه... گفت حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد... گفتم نماز عصر را هم که خوندی. گفت بله. گفتم خب صبر می کردی زخمت را ببندند و بعد لباست را عوض می کردی آن وقت نماز می خوندی. گفت: معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا باشم فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش هم, با خدا... بعدها شهید دستغیب گفته بود که حاضرم یک جا ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به آن رزمنده.... و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی را که در میدان جنگ بدون وضو و پشت به قبله با لباس خونی و بدن نجس خوانده است را از او بگیرم..." کتاب کشکول خاطرات دفاع مقدس, ناصر کاوه خاطره ای از شهید محراب, شهید سید عبدالحسین دستغیب *📝 نماز ، نماز ، نماز* *مادر بزرگ شهید ‎جهاد مغنیه میگفت:* *مدت طولانی بعد شهادتش* *اومد به خوابم* - *بهش گفتم:چرا دیر کردی؟* *منتظرت بودم!* - *گفت: طول کشید تا از بازرسی ها* *رد شدیم.* - *گفتم :چه بازرسی؟!* - *گفت:بیشتر از همه سر* *بازرسی ‎نماز وایستادیم...* *بیشتر از هم* *درباره نمازصبح میپرسیدن*‼️ ⛔ *رفیق! نماز ، حتی با شهید هم شوخی ندارد