احادیث و روایات تشیع دربارهٔ نوروز به علی بن ابیطالب هدیه نوروزی پیشکش شد، پرسید: «این (هدیه) چیست؟» گفتند: «یا امیرالمؤمنین (هدیه) روز نوروز است» پس علی فرمود: «هر روز را برای ما نوروز بسازید».[۱] محمد بن سیرین می‌گوید: به علی هدیه نوروزی داده شد، گفت: «هر روز را روز پیروزی قرار دهید». ابو اسامه می‌گوید: (علی) اکراه داشت از این که بگوید: «(هر روزی) نوروز است‏».[۲] اسماعیل بن حماد بن ابی حنیفه گفت: «من اسماعیل پسر حماد پسر ابی حنیفه پسر نعمان پسر مرزبان از فرزندان آزاده فارس هستم. خدا اصلا ما را بنده قرار نداده‌است، جدم در سال هشتاد متولد شد، و او را پیش علی بن ابی طالب (رضی‌الله عنه) بردند در حالی که او کوچک بود، پس علی برای جدم دعا کرد که خداوند به او و به ذریه‌اش برکت بدهد و ما امیدواریم از جانب خدا که این دعا در حق ما به خاطر علی مستجاب شده باشد.» اسماعیل بن حماد گفت: «نعمان بن مرزبان، آن همان کسی است که فالوذج را در روز نوروز به علی هدیه داد، پس علی‌علیه السلام فرمود: هر روزی نوروز ماست‏.»[۳] نیز از او (علی‌علیه السلام) نقل شده‌است که به او پالوده هدیه دادند، فرمود: «به چه مناسبت است؟» گفتند: «به مناسبت روز نوروز»، فرمود: «اگر قدر بدانید پس هر روزی نوروز است‏».[۴] روایات دیگری هم در این خصوص وجود دارد که بیانگر آن است که در آن عهد بسیاری از مردم به خدمت علی بن ابیطالب پیشکش (هدیه) نوروزی می‌برده‌اند و آن حضرت پذیرا می‌شدند. هدیه‌ها بیش‌تر شامل شکر، پالوده، سمنو و گاه جامه‌های گران‌بهای زرباف که در ظروفی نقره‌ای می‌گذاشتند و به نزد او برده می‌شده‌است، بوده‌است. معلی بن خنیس از جعفر صادق نقل می‌کند که فرمود[۵] همانا نوروز، همان روزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله برای علی ‏علیه السلام در غدیر خم از مردم عهد گرفت پس مردم اقرار کردند به ولایت پس خوشا به حال کسی که به عهد خود ثابت قدم ماند و وای به حال کسی که آن را شکست. و آن همان روزی است که رسول خداصلی الله علیه وآله علی‌علیه السلام را به سوی وادی جن روانه کرد پس از آنها عهد و پیمان گرفت. و آن همان روزی است که علی‌علیه السلام در آن روز بر اهل نهروان غالب شد و ذوالثدیه را کشت. و آن همان روزی است که قائم ما اهل بیت و صاحب امر ظاهر خواهد شد و خداوند او را به دجال غلبه می‌دهد، پس آن حضرت دجال را بر کناسه کوفه به دار می‌کشد. و هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن انتظار فرج را داریم، برای این که نوروز از ایام ماست، ایرانیان آن را حفظ کرده‌اند، و شما (عرب‌ها) آن را ضایع کرده‌اید. پس پیامبری از پیامبران بنی‌اسرائیل از خداوند خواست که زنده کند قومی را که از ترس مرگ از خانه‌هایشان بیرون رفتند و آنها هزاران نفر بودند و خداوند همه آنها را بمیراند. پس خداوند به آن پیامبر وحی کرد که در گورهای آن‌ها آب بریزید، پس ریختن آب به آنها در همین روز بود پس زنده شدند و حال این که سی هزار نفر بودند پس آب ریختن در روز نوروز سنت قدیمی گردید، اما هیچ کس علت آن را نمی‌داند مگر راسخان در علم و آن اولین روز از سال ایرانیان است. » معلی گفت: «امام‌علیه السلام این حدیث را به من املاء کرد و من از املاء امام نوشتم.» و همچنین از معلی روایت شده که[۶] بر جعفر صادق در بامداد روز نو