یا جوادالائمه علیه السلام🏴 گاه گاهی که شود باز ز هم پلکانت میچکد اشک تو بر دامنه ی دامانت هنده ها هلهله کردند که یک وقت کسی نشود با خبر از همهمه ی بارانت طلب آب نمودی و طلبکار شدند تسویه کرد عدو با جگر عطشانت به روی تربت آن حجره نوشتی، مادر... ای جوان‌مرگِ رضا با سرِ انگشتانت سپر نیزه ی خورشید، کبوترهایند تا که آسیب نبیند بدن عریانت میکنم شکر که همشیره نداری آقا که شود دلنگران تو و سرگردانت روضه ی عمه و بازار تو را دق داده داغ تلخیست به روی جگر سوزانت یادم آمد لب و دندان حسین بن علی به لب پله که میخورد لب و دندانت و... ای علی اکبر سلطان خرسان تو بده - روزی کرب و بلا، دست من و دامانت ✍علیرضا وفایی @Shahadat_dahe_hashtad کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞