🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
🔻قسمت
#هشتاد و پنج
✳اولين بار که ايشان را ديدم همراه ما با يک خودرو به سمت نجف برمي گشتيم.
🌀موقع اذان صبح بود که به ورودي نجف و کنار وادي السلام رسيديم.هادي
به راننده گفت: نگه دار.
‼تعجب کرديم. گفتم: شيخ هادي اينجا چه کار داري❓
❇گفت: ميخواهم بروم وادي السلام.
گفتم: نميترسي؟ اينجا پر از سگ و حيوانات است.
🔗صبر کن وسط روز
برو توي قبرستان.
هادي برگشت و گفت: مرد ميدان نبرد از اين چيزها نبايد بترسد. بعد هم
پياده شد و رفت.
💟بعدها فهميدم که مدتها در ساعات سحر به وادي السلام مي رفته و بر سر
مزاري که براي خودش مشخص کرده بود مشغول عبادت مي شده.
🌟هادي مرد مبارزه بود. او در ميدان رزم و در مقابل دشمن هم دست ازاعتقاداتش بر نمي داشت.
🔘هميشه تصوير مقام عظماي ولابت را بر روي سينه داشت. براي رزمندگان عراقي صحبت مي کرد و آنها را از لحاظ اعتقادي آماده مي کرد.
#ادامه_دارد
@shahadat_dahe_hashtad
کانال💞شهادت + دهه هشتاد💞