سلام جام‌جهانی-۲ آذر۱۳۵۶ هم مثل آذر۱۴۰۱ بود؛ هم در فوتبال هم در خیزش سیاسی! تک گل غفورجهانی به استرالیا، ما را رساند به جام‌جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین؛ برای اولین‌بار. ایران اما آبستن یک انقلاب بود. موج تظاهرات‌های خیابانی هر روز در شهرها سراسری می‌شد. تابستان ۵۷، «میدان شهیاد» چند ماه بیشتر فاصله نداشت تا «میدان آزادی» شود! و ایرانِ پهلوی، ایرانِ جمهوری اسلامی. آن طرف اما حشمت‌الله مهاجرانی تیم ملی ایران را تمرین می‌داد. به کاپیتانی علی پروینِ پرسپولیس و گلریِ ناصرخان حجازیِ تاج. آیت‌الله خمینی کم کم آماده سفر به نوفل‌لوشاتو می‌شد و تیم حشمت‌خان در تدارک جام‌جهانیِ آرژانتین. تیم‌ملی قبل بازی‌ها به دیدار شاه رفت. برخی دست شاه را هم بوسیدند، ناصرخان اما نه! خرداد ۵۷، هلند با ۳ گل گلباران‌مان کرد تا چشم‌ میلیون‌ها ایرانی گریان شود. چهار گل پِرو تیر آخر را به امیدمان به صعود چکاند و یک مساوی با اسکاتلند تنها دشت تیم‌ملی در اولین جام‌جهانی‌ شد. اما آن روزگار هیچ‌کس در ایران، آرزوی باخت تیم‌ملی ایرانِ پهلوی را نداشت! ولو تیم رژیم شاه باشد که مردم در کمین سرنگونی‌اش بودند. انقلاب می‌شد یا نمی‌شد، محمدرضای پهلوی می‌ماند یا می‌رفت، تیم‌ملی، تیم ایران بود و باید می‌برد. و این آرزو به بلندای تاریخ ایران کهن است. @javadmogoei