#معرفی_شهید🥀
نام:عبدالحسین
نام خانوادگی:برونسی
متولد:۱۳۲۱/۶/۳نیشابور
وضعیت تاهل:متاهل
تعدادفرزندان:۸فرزند
شهادت:۱۳۶۳/۱۲/۲۳
محل مزار:بهشت رضا_مشهد
🌹خاطره:
گفت: “توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم؛ اونم اینکه تیر بخوره به گلوم…”
تعجب کردیم. بعد گفت: یک صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر… والفجر یک بود که مجروح شد… یک تیر تو آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش.وقتی می بردنش، داشت از گلوش خون می آمد؛ می گفت:
•|آرزویی ندارم مگر شهادت|•
🌺نحوه شهادت:
میگفت: «میخواهم با خون گلویم بنویسم یا زهرا (س)»آقای تونی می گوید:
شهید برونسی روز قبل از عملیات بدر روحیه عجیبی داشت.
مدام اشک می ریخت، علت را که پرسیدم آقای برونسی گفت:
دارم از بچه ها خداحافظی می کنم چرا که خوابی دیده ام. سپس افزود: به صورت امانت برای شما نقل می کنم و آن اینکه:در خواب بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیه) را دیدم که فرمود: فلانی! فردا مهمان ما هستی، محل شهادت را هم نشان داد. همین چهار راهی که در منطقه عملیاتی بدر (پد)فرود هلی کوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره می رود و من در همین چهار راه باید نماز بخوانم تا وقتی که به سوی خداپرواز کنم و بالاخره نیز این خواب در همان جا و همان وقتیکه گفته بود، به زیبایی تعبیر شد. و خود سردار شهید، شهادتین را خواند و بدینگونه عاشقی فرهیخته ،تا خدا پر کشید.
اما اینکه صورتش رو میبینی پر چروک هستش ولی من مطمئنم دلش صاف تر از برگ گل بود.....
میدونی چی شد؟!! مردونه تیر به گلوش خورد و نوشت:یازهرا(س)