آرمان به شدت اهل رعایت حق الناس بود.
یه سال انتخابات بود و من و آرمان رفته بودیم برای شمارش آراء. نیمه شب گذشته بود و آرمان خیلی خسته شده بود؛ بهش گفتم پسرم شما برو قدری استراحت کن من خودم کار رو انجام میدم؛ فعلا هم به شما احتیاجی نیست.
آرمان رفت و حدود ۳ ساعت خوابید، فردای اون روز به من گفت: "
بابا من چون رفتم خوابیدم واسه شمارش آراء پولی رو قبول نمیکنم". گفتم: پسرم یه مقدار استراحت برای اعضاء طبیعیه و مشکلی نداره. اما آرمان راضی نشد.
گفت: "
من وظیفهم بوده اونجا سرشماری آراء رو انجام بدم اما رفتم خوابیدم، پس این پول حق من نیست..."
آخرم پول رو نگرفت...
📎
به روایت پدر شهید
#شهید_آرمان_علیوردی❤️
💌
#کانال_شهید_آرمان و
#شهیدسیدروح_الله👇👇
@shahid_Arman_seyyed