•●|🕊 🔻|"شهید علے تجلایے" صدای تانکهای دشمن از طرف اتوبان هر لحظه شنیده می شد.تعداد نفرات خودی تنها شش نفر بودند و با خاکریز بعدی حدود پانزده متر فاصله داشتند . تجلایی به سوی خاکریز بعدی رفت.او لحظه‌ای بلند شد تا اطراف را نگاه کند که ناگهان تیری به قلبش اصابت کرد . خیلی آرام و آهسته دراز کشید ،بی آنکه دردی از جراحت بر رخسارش هویدا باشد.با دست اشاره کرد که آن اشارت را درنیافتیم.تجلایی پیش از حرکت به همه گفته بود: « با قمقمه های خالی حرکت کنید چون ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده است.» آرام چشمانش را بست و صورتش گلگون شد. •🍃| @shahid_dehghan