✍🏻روز پنجم| در آغوش امام... کربلا مظهر همه چیز است... شب پنجمش را مظهر ولایت می‌خوانم! آن‌گاه که عبدالله بن حسن(ع) در موقع خطر، جان خود را برای حفاظت از امامش و عمویش سپر کرد... ""ویلک یابن الخبیثه اتقتل عمی ؟ وای برتو می خواهی عموی مرا بکشی؟"" عبدالله گویی تمثال حسن است♥️ می‌خواست لشگر ظلمت بداند که تا وقتی عبدالله نفس می‌کشد، محال است امامش حسین(ع) تنها بماند✨... گر برادر رفته اما برادرزاده هست... مگر نه این‌که او عبدالله است؟! پسرِ نیکوترین امام و نوه‌ی حیدر کرار؟! ""از نسل حیدرم، حسنی زاده‌ام عمو از کوچکی به دست تو دلداده ام عمو"" اما حسین در بدرقه‌ی عبدالله بن حسن تنها نبود... شاید حسن بن علی(ع) نیز با لبخندی پر از افتخار، پسرش را تشویق می‌کرد و منتظر بود تا او را به آغوش بکشد💚 ✍🏻 📝《 @shahid_dehghan 》📝