🍃📚روایتی از کتاب ابووصال:
وسط خیابان بودم که با من تماس گرفت. با حالتی ناراحت و گرفته خبر تصادف یکی از دوستانش را داد. حتی عکسش را فرستاد و تاکید داشت به طور ویژه دعایش کنم و ختم صلوات بگیرم.
خیلی به منزل آن دوستش میرفت و، چون شکستگیهایش زیاد بود، کمکش میکرد تا جا به جا شود و کارهایش را انجام میداد.
🍃📚|
@shahid_dehghan