نامه شهید محسن حججی به امام رضا «ع» :
سلام آقای خوبم
از آخرین باری که به پابوس تان آمدم تا کنون چند سالی می گذرد و حال که در صحن و سرایت هستم سر تا پا شوق و شعف دارم.
یادم هست دفعه قبل خواسته های زیادی از شما داشتم ؛ الآن که خوب فکر میکنم به همه ی خواسته هایم رسیده ام ؛ شغل سپاه ، عروسی ، جور شدن زندگی و ... ممنونم آقای خوبم ممنون .
دو روز پیش که با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذشتم چقدر لذت بردم ؛ باورم نمی شد همه ی این ها را از کرم شما و خدای بزرگ میدانم .
مولای من ، با ورود به سپاه دریچه ای جدید از زندگی به روی من باز شد ؛ اگر روزی هزاران بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است ؛ ارباب من ، از لذت های دنیوی هر انچه که باید می چشیدم را چشیدم .
حال ، بی صبرانه مشتاق چشیدن لذتی اخروی هستم ، لذتی که نهایتش رضای خداست .
یا رضا ، تو را به پدر بزرگوارت موسی بن جعفر (ع) قسم ، تو را به فرزند عزیزت جواد الائمه قسم تو را به خواهر گرامی ات فاطمه معصومه قسم ، ضامن من شوید .
آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر (ع) در جوانی شهدِ شیرین شهادت را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم .
فقط یک خواسته ی شخصی دیگر دارم ؛ مولای من بر من منت بگذار و جواز شهادتم را امضأ کن .
امشب شام دوشنبه است ؛ میگویند دوشنبه ها و پنجشنبه ها پرونده اعمال ما میرود دست صاحبمان ولی عصر (ع) .
آقای من ، تو را به مادرت زهرا «س» قسم ، شهادت نامه ام را با امضای خودت مزین کن .
آرزو دارم امشب پرونده ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان «ع» برسد ؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما ، ولی عصر «ع» هم امضأ میکند .
#شهید_محسن_حججی