💠 من بعضی وقت ها که سر سجاده زیارت عاشورا میخواندم به امام حسین میگفتم من دوست داشتم کاش در عاشورا بودم و مانند آن کسی که جلو تیر ها می ایستاد باشم ، تا هر تیری می آمد با سر و صورت آنها را میگرفتم ، گفتم محمد حسین جان من ادعا کردم ولی تو اقدام کردی ! بچه من با صورتش تمام تیر ها رو گرفته بود ❇️ یه عمر من روضه اربا اربا رو شنیده بودم ولی امروز به چشم دیدم پسر من هم اربا اربا شده بود. اینها هر کدوم با هر چی که داشتند هر توانی داشتند محمد حسین رو زده بودند! 💠 محمد حسین خودشو خرج کرد ؛ ما هم خودمونو خرج آقامون میکنیم چه ارزشی داره جون ناقابلمون در مقابل آقامون ؛ محمدحسین های دیگه هم هستند خالصانه خودشونو خرج خواهند کرد برای آقا شون ❇️ وقتی دستم رو بردم بالا ، دستم آغشته به خون محمد حسین بود گفتم یا امام حسین هر وقت دستم را بالا بردم خالی بود ولی امروز با خون صورت پسرم که در دستمه میگم یا حسین ، من هیچ نبودم امروز پسرم به من عزت داد تا با خون پسرم بگویم یا حسین ، خیلی ازش ممنونم ، قربان قدم هایت که در این مسیر گام برداشتی ؛ الحمد الله که شهید ولایت شدی . 💠 پسر ۲۲ ساله ام میگفت خدا کنه تا لحظه آخر این اعتقادامت مون رو تثبیت کنیم و حفظ کنیم بریم جنازه اش را که دیدم گفتم قربونت برم هر چی رو هم که نگفتی ثابت کردی. با همه سوراخ سوراخ های صورتش من همان زیبایی و نور را در چهره اش میدیدم. 💠 این بی مروت ها نگفتن این پسر جوونه مادر داره ، مادرش میخواد ببیندش ، با چه رو و وضعیتی ببینه! . . رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b