💌 🌕شهید مدافع‌حرم نادر حمید 🎙راوے: همسر شهید 🎈هیچ وقت روز تولدش و روزهای خاص رو فراموش نمی‌کردم. پارسال سوریه ساکن بودیم. آنجا یک تقویم در خانه داشتیم اما تاریخش به میلادی بود؛ حاج‌نادر به خاطر مشغله‌ی زیاد و دیرآمدن به خانه، یادش می‌رفت که تقویم ایرانی بیاورد. 🌟یادم رفته بود که شهریورماه نزدیکه و چند روز دیگر تولدش است. درست روز تولدش بود! ظهر برای ناهار آمده بود تا به خانه سَری بزند. سر سفره به شوخی و با خنده گفت: «چه خانم بی‌معرفتی دارم! گفتم الان می‌روم خانه، باسلیقه خانه را تزئین کرده و کیک خیلی خوشمزه درست کرده باشد؛ اما مثل اینکه بانک از تو با معرفت‌تر هست، اول صبح با یک پیامک روز تولدم را تبریک گفت.» 🎈دخترمان، اُم‌ّالبنین که متوجه شد روز تولد پدرش هست، پرید بغلش و او را غرقِ بوسه کرد؛ تا آنجا که نادر با خنده گفت: «بابا ولم کن، اشتباه گفتم! تولد همسایه بود! تولد من فردا هست.» برای یک لحظه شرمنده‌اش شدم. این خاطره و تمام خاطرات شیرینش را هیچوقت فراموش نمی‌کنم.» رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b