معرفی کتاب دخترم ناهید 🌱 بریده هایی از کتاب: ۱-ـ اسمت چیست؟ ـ ناهید. ـ کجایی هستی؟ ـ سنندجی. ـ تو که کردی، غریب نیستی، پس جرمت چه بوده؟ ناهید گفت: «دین‌داری.» گفت که به خاطر شرکت در کلاس قرآن و حمایت از امام دستگیرش کردند. گفت که از او خواستند به امام توهین کند و نکرد. گفت: «بمیرم هم این کار را نمی‌کنم. این آرزو را باید به گور ببرند.» ۲-ناهید گفت: «من از مرگ نمی‌ترسم. راه من همین است.» تهمینه گفت: «چگونه می‌شود راضی‌شان کنم آزادت کنند؟» ناهید گفت: «راهی ندارد.» تهمینه گفت: «چرا؟» گفت: «چند ماه است که شکنجه‌ام می‌کنند. تن به خفت ندادم. حاضر نیستم برای زنده‌ماندن ذلیل بشوم.» 🕊🌱 🕊🌱 رفاقت تا شهادت ┄┅─✵🕊✵─┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b