به دنبال عملیاتهای موفقیت آمیزی که حزبالله به فرماندهی حاجعماد برای عقبنشینی اسرائیل از جنوب لبنان انجام میداد، حاجعماد هم با پای پیاده در کنار جنوبیها به روستاها وارد میشد و از این روستا به روستاهای بعدی میرفت.
مسیر همین طور به سمت مرزهای فلسطین ادامه داشت تا آنکه دست آخر به مرز رسید. در آنجا بود که روی بلندترین تپه شهرستان مرکبا ( در نقطه مرزی با فلسطین ) ایستاد.
آرزویش برآورده شده بود. حالا میتوانست برای اولین بار هوای فلسطین را استنشاق کند.
در اوج آن شادی، بخشی از حصارِ مرزی را با (سیم چین) پاره کرد.
وقتی پرسیدند چرا این کار را میکند؟ با لبخند جواب داد : " شاید در آینده خواستیم اسیر بگیریم؛ این بخشی از مقدمات عملیات اسیرگیری احتمالی است."
هدف حاجعماد (مثل برخی رهبران فلسطینی) فقط این نبود که "وجود فلسطینیها" به رسمیت شناخته شود او "نابودی اسرائیل" را در چشمانداز داشت.حاجعماد در تمامی این جنگشها روزه بود.
براساس کتاب
#فرمانده_در_سایه📒
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b