🌹
در عملیات فتح المبين مفقودالاثر اعلام شد. به سراغ همرزمش رفتم تا شرح واقعه را از او بشنوم.
🌹- سید جواد به همراه عده ای جلو رفت. اتومبیل شان مورد اصابت خمپاره قرار گرفت. او خود را از ماشین بیرون انداخت و مجروح شد.
او را گذاشتند توی آمبولانس. گویا راننده راه را اشتباه رفته بود. چرا که دیگر نه از آمبولانس رد و نشانی پیدا شد و نه از سرنشینان آن.
🌹کسی چه میداند درد مادری که فرزند گمشده ای دارد
شبی خواب دیدم با او بر بام قصری نشسته ام. صدام آن پایین ایستاده بود و سگهایی در اطرافش پرسه می زدند. یکی از سگها آمد و سیدجواد را بو کشید.
🌹خوابم را چنین تعبیر کردم که صدامیان نتوانسته اند به او آسیبی برسانند. گمشده ی من یقینا زنده و سالم است و چشم من به در؛ که روزی باز آید.
"شهید سیدجواد رئيس السادات"
راوی : مادر شهید