بین ما و عراقی ها بعضی جاها حدود ششصد، هفتصد متر بیشتر فاصله نبود. گفت: باید خاکریز بزنیم. بچه های جهاد شبانه خاکریز می زدند. راحت نبود. تیررس عراقی ها بود. راننده ها جرئت نمی کردند. احمد با اینکه فرمانده جبهه ی فیاضیه بود خودش تا صبح می نشست بغل دست لودرچی ها که دلگرم شوند، کارشان را بکنند.