عاشقانه_شهدا🙃🍂 وقتے‌میومدخونہ دیگه‌نمیذاشت‌من‌کار‌کنمـ زهرا‌رو‌میذاشت‌رو‌پاهاش وبا‌دست‌بہ‌پسرمون‌غذا‌میداد میگفتم : یکےازبچہ‌ها‌رو‌بد‌ه‌بہ‌من! بامھربونےمیگفتـ : نہ‌شما‌ازصبح‌تا‌حالا بہ‌اندازه‌کافے‌زحمت‌کشیدی؛🌿 دوستاش‌بہ‌شوخے‌میگفتن : مهندس‌کہ‌نباید‌تو‌خونه‌کار‌کنہ! میگفت: من‌کہ‌از‌ حضرت‌علے؏ بالاتر‌نیستم؛مگہ‌بہ‌ حضرت‌زهرا کمك‌نمیکردند✨؟! شھید‌عباس‌بابایے ‌@shahid_gomnam15