فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلنوشته مادر گرامی بسم رب الشهداء و الصديقين ديروز از استفاده كردم ، بعد از سه سال، پنج ساعتى كه تنها بودم، فيلم هاى قبل و بعد از شهادت مسعودو نگاه كردم از فيلم هاى قبل شهادت كه خيلى هم كمه شروع كردم با لبخندهاى مسعود، لبخند مى زدم و با خندهاش ،مى خنديدم. رسيدم به مراسم هاى بعد شهادت خانواده و دوستان هر جا چشمم به پيكر پاك ، صورت زخمى و چشمِ تخليه شده مسعود مى افتاد ، قربون صدقش مى رفتم نه غمى داشتم نه غصه اى و نه اشكى چون ميدونستم خدا خودش خريدار حاصل عمرم شده چه عاقبتى بهتر از شهادت در راه خدا چه جايگاهى بهتر از بهشت ابدى.. توى فيلمِ شبِ وداع، اشك محسن پشت در آمبولانس وقتى منتظر بود تابوت برادرشو بيرون بيارن ، اشكمو در آورد. با ديدن اشك محسن و دوستاى مسعود دلم به درد اومد... فيلم فرداى اون شب حضور دوستان و همرزمان توى كوچه ... توى مراسم تشييع و تدفين چقدر مراسمو باشكوه كرده بود . باورم نميشه چه زود دوستاى مسعود ، شدن مسعودهاى من !!! جوونايى كه نزديك چهار ساله با خوشحاليشون خوشحال ميشم و با ناراحتيشون ناراحت. حضورشون هميشه قوت قلبون بوده و خواهد بود. حالا شده ، محل تجمع ... منم همونطور كه براى مسعودم دعا مى كردم، براى خوشبختى و عاقبت بخيرى اين جوون ها دعا مى كنم... از خدا مى خوام هميشه به نظام جمهورى اسلامى وفادار باشن پشتيبان ولايت فقيه و زمينه سازان ظهور و در نهايت سربازهاى خاص امام زمان ( عج) بشن. ان شاءالله @shahid_masoud_asgari