چند وقت پیش رفتیم جایے یکے از پیرزن هاے مجلس شروع کرد فحش به نظام و دعا براے روح شاهنشاه ... اون موقع چیزے نگفتم اما بعد اینکه شام صرف شد نشستم کنارش گفتم حاج خانوم شنیدم ماشالله همه بچه ها و نوه هاتون تحصیلکرده هستن ! لبخندے زد و با افتخار گفت بله اون پسرم لیسانس هست اون نوه ام دکترے هست اون یکے پزشکے میخونه و... خداروشکر نان حلال و زحمتکشے دادیم بهشون . گفتم : آفرین به شما ، خودتون تا کلاس چندم خوندین؟! گفت: من تا کلاس پنجم درس خوندم .. گفتم : کدوم مدرسه؟ گفت : تا کلاس سوم مدرسه روستامون ، کلاس چهار و پنجم رو هم نهضت سواد آموزے خوندم گفتم : پس هوش بچه ها و نوه هاتون به شما نرفته احتمالا به خاله اے و عمه اے کسے رفتن درس خون شدن .. گفت : نه خواهر برادرام هم بیشتر از دبستان سواد ندارن !! اتفاقا هوشے من داشتم هیچکس نداشت 😏 گفتم : پس چرا درس نخوندین ؟ حتما تنبل بودین ! گفت: نخیر !! خیلے هم زرنگ بودم منتها بد شانسے ما اون موقع امکانات نبود ، مدرسه تو روستاها اکثرا نبود یا تا دبستان بود !! اگه امکاناتے که بچه هاے الان دارن من داشتم الان مدرڪ پروفسورے داشتم .. قدیم اصلا براے سواد ارزش قائل نبودن ، از بچگے دست چپ و راستم شناختم بردنم پشت دار قالے ، تو قالباف خونه بزرگ شدم ، صبح تا شب باید براے ارباب قالے میبافتیم بعدشم بدو بریم از سرچشمه آب بیاریم گاو و گوسفند علف بدیم و مثل الان لوله کشے و لباسشویے و برق و این حرفا نبود ... وقتے براے درس خوندن نداشتیم همون سه کلاس رو هم شبانه خوندم !! گفتم : خب نمیرفتین قالباف خونه ، گفت: خب اگه نمیرفتیم چیزے نداشتیم بخوریم باید قالے میبافتیم که اخر برج پدرمون پولے از ارباب بگیره قند و چایے و کبریت و ... بخره گفتم: شاه میدونست شما اینجور زندگے دارید؟! آخه زندگے سردار سلیمانے خوندم مثل شما بود ، پدر خودمم مثل شما بوده و تو سختے زندگے میکردن ، چرا شاهنشاه براتون کارے نمیکرد؟! چرا ۸۰ درصد مردم ایران تو زمان شاه بیسواد بودن؟! تازه انقلاب اومده یڪ نهضت راه انداخته که بتونه بیسوادے رو ریشه کن کنه؟! حاج خانوم یڪ نگاهے کرد گفتم : چرا دارید حقایق رو وارونه جلوه میدین ؟ گفت: چے بگم از بس گرونیه گفتم : مدل ماشین بابات زمان شاه چے بود؟! حتما تو اون ارزانے ها بهترین ماشین خریدین؟ گفت : ما اصلا ماشین نداشتیم فقط ارباب داشت ! گفتم : زمان شاه مستطیع شدین رفتین حج حاج خانوم شدین؟! گفت : نه چند سال پیش رفتم مکه سوریه و کربلا هم رفتم گفتم : چرا تو زمان شاه همه چیز ارزون بود نرفتین گفتم : شاهنشاه استان بحرین رو چند فروخت؟! گفت : مگه شاه فروخت ؟! گفتم : وقتے استان فروخته نفهمیدین چطورے از بقیه اختلاس هاشون باخبر میشدین؟! خلاصه گفتم تاریخ رو تحریف نکنید لطفا از شاه اسطوره تو ذهن بچه هایی که حاضر نیستن لحظه اے تو شرایط و امکانات زمان شاه زندگے کنند نسازید !!! سرش انداخت پایین و چیزے نگفت ..