بدتر از بیچارگی
کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و هرمزگان بیشترین مشارکت را داشتند! و بعضی از استانهای پرامکانات کمترین را.
یعنی چی؟
یعنی جایی که کمترین امکانات را در اختیار دارند، بیشترین مشارکت را داشتند.
در بعضی از استانها که در دولت آقای رئیسی بیشترین خدمات به آنجا داده شده، میزان مشارکتشان افزایش پیدا نکرد!
یعنی چی؟
یعنی اگر مهمترین عامل افزایش مشارکت در انتخابات، خدمات اجتماعی و عملکرد مسئولین است، که باید آمارها جور دیگری میبود!
پس مشکل کجاست؟
در دوجای دیگر:
۱. احساس عمیق فقر و بدبختی
۲. بیاعتمادی به مسئولین
این دو عامل بدتر از خود بیچارگی است.
این دو در ذهن و دل مردم پایتخت و اطراف آن بیشتر است! چرا؟
چون آنانکه مأمور به ناامید کردن مردم هستند، خوب میدانند که پایتخت الگو است. اگر مردم مرکز را خراب کنند، به راحتی میتوانند دیگران را هم.
همه باید بدانیم میزان عقبماندگیهای کشور بسیار بسیار کمتر از آن است که در ذهن مردم است و عموم مسئولین بسیار بسیار بهتر از آن هستند که در ذهن مردم است.
نکتۀ بعد اینکه مشکلات و موانعی که در اجرا هست، آنقدر زیاد و پیچیده است که گاهی این عقبماندگیها در ذهن مردم این را القا میکند که مسئولین در مقام اجرا یا بیعرضه هستند و یا خائن. یعنی ما بدون در نظر گرفتن فرآیند اجرائیات، مجریان را قضاوت میکنیم.
خب حالا نقش رسانهها، عوامل تبلیغاتی و عملیاتهای روانی دشمن را ببینید!
آن دو عامل اصلی کاهش مشارکت در بعضی از استانها، محصول نقشۀ جدی دشمن است. کاشتن بذر ناامیدی از آینده و بدبینی به مسئولین.
ناگفته نماند که بعضی از چهرهها در داخل، خواسته یا ناخواسته پیادهنظام دشمناند. دقیقاً همان کاری را میکنند که او میخواهد. همان را میگویند که او میخواهد.
جهاد تبیین یعنی اصلاح ذهنیتهای مردم.
جهاد تبیین یعنی این حس کاذب بیچارگی در ایران را از مردم خارج کنیم.
جهاد تبیین یعنی این که به دروغ، مسئولین را دزد و خائن و بیعرضه و ناتوان جلوه ندهیم.
جهاد تبیین یعنی اینکه اگر به ده مسالۀ بد انتقاد میکنیم، ده مسالۀ خوب را هم روایت کنیم.
جهاد تبیین یعنی مسائل را صفر و صدی نبینیم!
تمام
یاعلی
@fakhrian_ir