بعد از سردار خواستم دستنوشتهای برایم بنویسند. سردار ابتدا اسمم را پرسید و نوشت: «دختر عزیزم، هاجر خانم! دخترم از خداوند سبحان خواهانم از شفاعت و همنشینی با شهید در رضوان رضایش بهرهمند فرماید. برادرت سلیمانی ۱۲/۲ و امضا»
متن قشنگی بود، تکتک کلماتش را دوست دارم. بعد هم از ایشان یادگاری خواستم. به من انگشتر دادند. سردار خانوادههای شهدا را از ته دل دوست داشت. برای همین است که ما بعد شهادت سردار داغمان تازه شد و فرزندانمان دوباره یتیم شدند.
---❁•°🕊️•°❁---
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
---❁•°🕊️•°❁---