بعضی ها میگن «مدافعان حرم برای پول می‌رن»😔 این جمله تکراری خیلی آزارم میداد ☹️ ‌همه توی گوش خانوادم می خوندن که مجید به خاطر پول می خواد بره بابام باور کرده بود؛ یه روز سند مغازش رو بهم داد و گفت: این سند رو بگیر، اگر فروختی همه پولش برای خودت. هر کاری می‌خوای بکن. حتی اگه می‌خوای سند خونه رو هم می‌دم. تو رو خدا به خاطر پول نرو.😭 خیلی عصبانی شدم😠 و چن بار پام رو زمین کوبیدم و فریاد زدم: «به خدا اگر خود خدا هم بیاد و بگه نرو من بازم می‌رم. 😫 یه روز بی‌قید به تموم حرف‌هایی که پشت سرم می زدن ،، کارت های بانکیم رو گذاشتم رو میز و جیب هام رو خالی کردم تا به همه ثابت کنم☝️ پولی در کار نیست و چیز دیگه ای داره منو به سوریه می کشونه 😊☺️ تموم رفتارام برای همه عحیب بود پسری که تا دیروز بدون مامانش تا مدرسه نمی رفت الآن داره خودش رو برای رفتن به سوریه به آب و اتیش میزنه😳😐 فقط 5 میلیون پول تو حسابم بود ،، من داوطلبانه به سوریه رفتم و پولی نگرفتم ،، حتی بعد از شهادتم خانوادمم هم پولی نگرفتن تا اینکه بابام بعد از شهادتم با اون 5 میلیون از طرف من به عنوان عیدی برای خواهرام طلا خرید😍🎉🎊