چرا می‌خندی؟ مگه با هم شوخی‌داریم؟ دارم دو ساعت از واقیعت برات می گَم! فکر کن صاحب‌خونَت، هر ماه اجاره‌ت رو کم‌تر می‌کنه و پول پیش رو هم کم‌کم برمی‌گردونه به خودت! فکر کن! دائم تو و بچه‌هات رو دعا می‌کنه و برای غم‌هات غمگین می‌شه و... اصلاً فکر کن صاحب‌خونَت، عین پدرت باشد و از مادرت هم دلسوز‌تر! صاحب‌خانه! ببخش اجاره‌ی این ماهَم را کمتر پرداختم! قول می‌دهم بیش‌تر به یادت باشم!... سلام آقا جان خِشت‌های دلم، تو را می‌خواند..