خاطرات شهیدمدافع حرم به روایت همسرشهید....🌹🌹 طاهره همیشه محمد را لایق شهادت می‌دانست و برایش آرزو می‌کرد که شهید شود اما می‌گوید « هرگز گمان نمی‌کردم که به این زودی شهید شود و به همین دلیل هر وقت محمد صحبت از این می‌کرد که همسر شهید می‌شوی. می‌گفتم این چه حرفیه! من نمی‌خواهم همسر شهید شوم».  روز 8 محرم سال 94 است که دلتنگی و بی‌قراری طاهره بیشتر می‌شود چند روزیست که از محمد بی‌خبر است. « با پدر محمد تماس گرفتم خیلی با من حرف نزد. نگران شدم دوباره تماس گرفتم، دیدم صدای گریه می‌آید تا گفتم آقاجون از محمد خبری شده؟ گفت: آقاجون محمد دیگر تمام شد» شهدارایادکنیم باذکرصلوات 🙏