📜🌷📜🌷📜 🌷📜 📜 📜 #خاطرات_شهدا کارت عروسی که برایش می‌آمد می‌خندید و می‌گفت : ❤️ بازم شبی با شهدا با رقص و آهنگ و شلوغ‌ بازی‌ های عروسی میانه ‌ای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان می‌داد و می‌رفت گلزار شهدا. همه‌ی فکر و ذکرش پیش شهدا بود. می‌رفتیم روستا برای سَمنوپزان. وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گم‌شده‌ای دارد می‌پرسید : 😉 حاج‌آقا سید این دوروبر شهید نیست بریم پیشش؟ به قصد زیارت حاج‌احمدکاظمی راه افتادیم سمت اصفهان. خانمم بهش گفت : شما هم که مثل سید به ماشینتون نمی‌رسید وسط آن تق‌وتوق‌ها گفت : همه‌ی این‌ها رو باید بذاریم و بریم باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون. ✅ هر موقع سراغش را می‌گرفتم جواب‌هایی مشابه می‌شنیدم؛ آقا محسن کجاست؟ رفته نمازجمعه. آقامحسن کجاست؟ رفته گلزار شهدا. آقامحسن کجاست؟ رفته اصفهان سرمزار شهیدکاظمی. instagram.com/mohsenhojaji.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein #مدافع_حرم #شهید_محسن_حججی 📜 🌷📜 📜🌷📜🌷📜