🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🌾
#حر_انقلاب
🌤 فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم. شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمیتوانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح.
🔶 عصر همان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. میخواستم وارد صحن اسماعیل طلایی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته. رو به سمت گنبد.
🚶 آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان میخورد. حال خوشی پیدا کرده بود. خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف میزد.
😭 مرتب میگفت : خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما میخوام توبه کنم. خدایا منو ببخش! یا امام رضا (ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم.
😢 اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف میزد.
🌷 دو روز بعد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاریهای گذشته را رها کرد.
hor-zaman.ir
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔻 قسمت نهم 🔺
✍ به نقل از مادر
#شهید_شاهرخ_ضرغام
🌹
#دفاع_مقدس
#شهید_گمنام
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃