🌺 صادق فرزند دوم و پسر ارشدمان بود. از همان کودکی پسر بسیار مهربان و فهمیده‌ای بود، درک می‌کرد که ما وضع مالی خوبی نداریم و هیچ‌ وقت از ما درخواست پول نمی‌کرد. 💼 درسش معمولی بود. تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. می‌خواست همراه پدرش کار کند تا باری از دوش خانواده بردارد. عصای دستمان بود. هم به پدرش کمک می‌کرد، هم در کارهای خانه کمک‌دست من بود. اهالی روستا هنوز از خیرخواهی او تعریف می‌کنند. 🍃 سال ۹۵ عازم خدمت سربازی شد. آموزشی را در بیرجند گذراند و برای انجام خدمتش به زاهدان منتقل شد. هر زمان به او می‌گفتیم انتقالیت را برایت بگیریم، او نمی‌پذیرفت. می‌گفت : «مدت خدمت در اینجا کمتر و میزان حقوقش هم بیشتر است.» همسرم جانباز بود و مدتی می‌شد که از کارافتاده بود. صادق خیلی نگران این موضوع بود. هر زمان حقوق سربازی‌اش را می‌گرفت، سریع برای ما واریز می‌کرد. هیچ وقت از سختی‌ها و ناامنی آنجا صحبت نمی‌کرد. سعی می‌کرد، مرخصی ساعتی هم نگیرد تا حقوقش کم نشود. آخرین باری که به مرخصی آمده بود، به همه فامیل سر زد. از همه خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. قبل از رفتنش به زاهدان، چند عکس گرفته و به دوستش داده بود، گفته بود: «بعد از شهادتم یک کلیپ بساز و به دوستانم بده.» همیشه از شهادت صحبت می‌کرد؛ اما باورمان نمی‌شد. چند ماه بعد خبر شهادتش را برایمان آوردند، گفتند در کمین گروهک تروریستی جیش‌العدل گرفتار شده و عناصر جیش‌العدل او و هم‌رزمانش را با بی‌رحمی به شهادت رساندند. متولد : سرخس، ۷۶ شهادت : ۹۶ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein