😐ماجرای مجروحیت و پانسمان زورکی!
🕊فکر نمی کردم روزی به شهادت برسد اما علی کم کم این آمادگی را با مجروحیتش و رفتنش #کم_کم به ما داد.
یکبار هم که مجروح شد اصلا برنگشت. می گفت ترکش خورده بود پشت سرم اما اینقدر درگیر بودیم مدتی بعد به دوستم گفتم :
✋دست بزن ببین پشت سرم گل خشک شده؟
😳نگاه کرد گفت: گل چیه؟ خون لخته شده برگرد برو بهداری پانسمان کن.
⚠️اما نمی رفت. گفتم بابا نمی گم برگرد ایران که! بهداری ۵۰ متر جلوتره!
تا اینکه بالاخره راضی اش کردیم برود پانسمان کند...
#مدافع_حرم
#شهید_گمنام
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_علی_عابدینی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌷🍃