هرچه به عنوان هدیه ی عروسی بهمان دادند، جمع کردیم کنار هم بهم گفت : «ما که اینا رو لازم نداریم. حاضری یه کار خیر باهاش بکنی؟»
گفتم : «مثلا چی؟»
گفت : «کمک کنیم به جبهه»
گفتم : «قبول»
بردمشان در مغازه ی لوازم منزل فروشی. همه شان را دادم، ده – پانزده تا کلمن گرفتم.
#شهید_مهدی_باکری🌱
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃