با شهدا رفیق بود. میرفت سر مزارشان توی وادی رحمت و مینشست کلی باهاشان حرف میزد. انگار که سالها با آن هارفاقت کرده و تک تکشان را می شناسد. طوری باهاشان حرف میزد که اگر کسی می دیدش شک نمی کرد صادق یقین دارد شهیدی که نشسته بالای سر قبرش، زنده است و دارد به حرفهایش گوش میدهد و جوابش را می دهد. از شهدای جنگ، بیشتر از همه عاشق بود و شهدای غواص... روایت مادر معزز شهید🌹 آخر شهید می شوی، صفحه ۹۶📖 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌷