٢٠ 🔹 باغداری 🔹 باغ آلبالویی داشت و عصر ها به آنجا میرفت. بعضی روز ها روح الله به او سر میزد. از زمانی که می‌رسید، دیگر کسی حق نشستن نداشت. می‌ایستاد به کار و همه را هم به کار می‌گرفت. از کندن علف های هرز گرفته تا آبیاری و هرس کردن درختان. همه کاری میکرد. به علیزاده میگفت: تو به درد باغداری نمیخوری! باغ رسیدگی میخواهد. باید مرتب راه بروی و کار کنی. * همرزم شهید _ حبیب علیزاده * 💙🕊️ @shahid_rohallamehrabi