﴾﷽﴿ یه روزی باید به آیندگان بگیم: «شما یادتون نمیاد، یه زمانی از شام بلا شهید می‌آوردند... بوی عطر گلاب و اسفند توی هوا می‌پیچید... چشمت که به تابوتشون می‌افتاد، دلت تا پر‌ می‌کشید... روضه‌ی سه ساله ارباب که خونده می‌شد... شهید توی تابوت هم به گریه می‌افتاد... دلها آسمونی می‌شد... چشم‌ها بارونی می‌شد... بعد هم بغض غریبی گلوت رو فشار می‌داد که: بازم تو جا موندی...😭 اگر کربلا نبود، اگر زمان دفاع مقدس نبود یا جامونده بود ولی الان رسید، رسید به قافله حسین(ع)، رسید به شهادت... اما تو نه کربلا بودی نه دفاع مقدس بودی حالا هم که بودی و درِ آسمون باز شد، باز جاموندی!!! بعد همه وجودت از غصه اشک می‌شد و از چشم‌هات می‌بارید، اما ته دلت نور امیدی می‌تابید که هنوز بیت‌المقدس آزاد نشده... هنوز اسرائیل منحوس از صفحه روزگار محو نشده... هنوز امامم از پشت پرده غیبت بیرون نیومده... هنوزم می‌شه امید داشت...» و شاید روزی که این ها رو برای آیندگان تعریف می‌کنیم، در بیت‌المقدس محضر امام‌مان باشیم... ان شاءالله... @shahid_roohollah_ghorbani