🎙🌾
#خاطره_شهید
- - - - - - - - - - - - - - - -
طولِ رفاقت و آشنایی ما در همون ایام اعزام تا ۲روز قبل از شهادتش بود
با اینکه من اهل جنوب(آبادان) بودم و اون اهلِ تبریز اما زود بامن گرم گرفت و اخت شد...از خصوصیات بارز ایشون شجاعت و دلیری بسیار و دقت عمل در کارها چه اطلاعاتی چه عملیاتی بود
همیشه با تجهیزات کامل نظامی بود به حدی که به ایشون میگفتن(رنجرخوشتیپ)😅
هرگاه دیدمش با وضو بود.. وقتی برایِ سرکشی یا کاری میرفتیم بچه ای و میدید بهشون محبت میکرد و باهاشون گرم میگرفت از من چند اصطلاحِ عربی یادگرفته بود برایِ ارتباط با کودکان که بتونه لحظه ای دلشون و هرچندکوتاه شاد کنه و لبخند و هدیه بده به کودکان
یه روز که باهم خلوتی داشتیم بهم گفت : میثم من با اینکه کُلی آموزش هایِ مختلف دیدم تو این سالها خیلی به این درو اون در زدم که بیام برا دفاع از حرم بی بی اما نشد که نشد تا وقتی ک انگاربه دلم افتاد که راه رو تاالان اشتباه رفتم و باید سیمِ اتصالم با خودِ خانم زینب وصل بشه و فهمیدم این رو زدنهایِ من به این و اون فایده نداره و با خلوتی که با خود بی بی پیداکردم سیمِ اتصال وصل شد و این شد که الان اینجا هستم..
-بهروایتدوستشهید🌱
- - - - - - - - - - - - - - - -
قرارگاهمجازۍ
شھیدصادقعدالتاکبرۍ⇩🖤
@shahid_sadeg_edalat