🔖قسمت چهارم/ ۲۱ فروردین بعد از نماز صبح پست نگهبانی بعضی از بچه ها که تمام شد از شدت خستگی با همان لباس و پوتین کنار سنگر که پتو پهن کرده بودندخوابیدند . صبح از شدت گرما دیگر نتوانستند و بیدار شدند. بعد از بیدار شدن بچه ها متوجه شدیم یکی از نیروها که وقتی دنبال موضع ای برای شلیک قناسه میگشت پایش روی میله آهنی رفته ومیله به شدّت به صورت او اصابت کرده و زخمی می شود. همکارانی که شب گذشته در خط بودند با آمدن حسین بواس ویکی دیگر از بچه های گردان خط را به آنها تحویل داده وبه عقب برگشتند تا کمی استراحت کنند یا اگر امکانش فراهم شد تماسی با خانواده بگیرند. تا برگشتند به شهر دستور رسید فورا آماده شویم چون در خط تحرکات زیادی مشاهده شده است،بلافاصله تمامی نیروهایی که در عقبه و شهر بودند به سمت خط حرکت کردند. 📍صدای حسین بواس توی بیسیم میامد که می‌گفت حجم آتش دشمن خیلی زیاد است یه کاری بکنید. به نزدیکی خط و منطقه ۱۵۰۰(منطقه امنی که از خط فاصله دارد و در تیر دشمن نیست و نیرو ها برای تهیه غذا و مهمات به آنجا مراجعه می کنند)که رسیدند مشاهده کردند نیرو های سوری که برای ساخت سنگر آمده اند برای در امان ماندن از کپسول جهنمی درحال فرار هستند (یک نوع موشک دست ساز تروریست ها که با کپسول ۱۱کیلویی ساخته میشود ) که از آسمان می‌بارد هست که مبادا کنارشان اصابت کند .