🌾اخبار واصله از ویلاي محل اقامت رافت، همه حکایت از سرخوردگی و دل مردگی او داشتند و حالا با نشاط روبروي مردان امنیتی ایستاده بود. رافت در حالی که سرش را به زیر انداخته
بود گفت:
_اولاً اومده ام از بابت دیروز معذرت خواهی کنم.
هر چهار مرد لبخند زدند و آنگاه ندیم گفت: به هر حال ما وضعیت تو رو درك میکنیم، رافت!
🌾-من خسته و عصبانی بودم و بايد عقده هام رو سر یکی خالی میکردم!
ندیم خندید و گفت:
-یعنی الان آماده اي که صحبت کنم؟
-کاملا.
-ما فکر کردیم همه چیز را رو کردیم. محل سکونت تو، همون ویلایه که الان توش هستی.
همچنین یک ماشین تحویل تو میشه و حقوقی برابر با یک وزیر به تو تعلق میگیره. ضمنا پس
انداز تو در بانک هاي مصر تا امروز چیزي در حدود پانزده هزار لیره است که میتونی از اون
استفاده کنی. استفاده از ارزهاي خارجی در بانک هم حق طبیعی توئه. حتی ما پیشنهاد میکنیم
که چند ماه استراحت کنی و بعد با خیال راحت زندگی جدیدي رو شروع کنی.
-من میخوام به اسرائیل برگردم.
#بریده_کتاب
#نفوذ_در_موساد