#پدر
یاد باغ ها و زیبایی هایش به خیر. آمدن علی زیبا بود. ماندن علی پربرکت و رفتنش سعادت...
تمام نشد
نوشتن برای پدری که حال و هوای زندگیت، به خاطر او بهاری است کاری سخت است و شیرین!
و خدایا! اگر بگویی لیاقت نداری! خواهم گفت: لیاقت کدام یک از الطاف تو را داشته ام؟
علی مثل باء بسم الله است. نقطه ی تحت با... شروعی دارد که پایانی نمی شود برای آن ترسیم کرد... علی ازلی نیست اما خدا خواسته که ابدی بماند... شروعی ناتمام...
هر چه می خواستم نوشته ها را تمام کنم نمی شد. علی حد نداشت و من در تمام حضورِ علی، حیران شده بودم...
و خدایا! من هم دوست دارم سوختن را، فنا شدن، از همه جا جاری شدن، به سوی کمال انقطاع روان شدن!
ذره بودم در دریای وجود علی! دلم می خواست تا زنده هستم از علی بنویسم...
@maghar98