آذر شد روزی که آخرین بدرقه راهت آبی زلال و قرآنی مهیا کردم تا با جان و دل تو را راهی دیار کنم تو هم آخرین نگاهت را تو فرودگاه با لبخند به من نشان دادی خداحافظی کردی... و من اون آخرین نگاهت را نمی توانم فراموش کنم 😭 ولی من صبورانه از همان لحظه تا لحظه بازگشتنت لحظه شماری کردم و به امید دیداری دوباره روزها را با عشق و علاقه یکی یکی به سر کردم... امّا ...امّا بعد از سیزده روز خبر پر پر شدنت اومد😭 می دانم که می دانی دلم از دوری تو لحظه ای تاب ندارد🥀😭 @shahid_seyed_mohsen_taheri98