: #شهادت_به_وقت_۶ مروری بر خاطرات #شهید_مدافع_حرم #محمدحسین_عطری . . . #برشی_از_متن_کتاب: روی بیت المال بسیار حساس بود و اگر کمترین سوء استفاده ای از بیت المال می دید، حتماً تذکر میداد. یک روز پسرم را برای تزریق واکسن به دکتر می بردم. خیلی عادت نداشتم که از تاکسی و... برای رفت و آمد استفاده کنم. کارمان که تمام شد پیاده راه افتادم. بچه را بغل کرده و به سمت منزل بر می گشتم.حسین آقا آن روز به واسطه ی ماموریتی، با ماشین از نزدیکی های منزلمان عبور می کرد. به طور اتفاقی مرا دید که با بچه در بغل در حال برگشت به خانه هستیم. با ما سلام و احوالپرسی کرد و دست نوازشی بر سر محمد مهدی کشید. اما آن روز حاضر نشد برای رساندن همسر و بچه اش به منزل، سانتی متری ماشین بیت المال را از مسیر تعیین شده اداری خارج کند. یقین دارم دلش پیش ما ماند، اما اجازه نداد احساس پدری،باعث شود که ماشین بیت المال صرف کار شخصی شود. شهید عطری مسیر محل کارش را ادامه داد و من در حال خوشحالیِ داشتنِ چنین همسر مقیّدی، مسیرم را به سمت منزل ادامه دادم. . چاپ اول/قیمت:۳۰۰۰۰تومان . . #کتاب_خوب #شهید_محمد_حسین_عطری #شهید_عطری #مدافع_حرم #شهید #شهادت #سوریه #گیلان #رشت #مرکز_فرهنگی_بهشت #محصولات_فرهنگی_بهشت #محصولات_فرهنگی #بهشت @shahid_tahernia