🌴معجزه اذان ص ۱۳۷ ✔حسين الله كرم 💚هجده اسیر آزاد❤️ 🌴...از ماجراي مطلع الفجر پنج ســال گذشــت. در زمستان ســال 1365 درگير عمليات كربلاي پنج در بوديم. 🌴قســمتي از كار هماهنگي لشــکرها و اطلاعات عمليات با ما بــود. براي هماهنگي و توجيه بچه هاي لشکر بدر به مقر آنها رفتم. 🍁@shahidabad313 🌴قرار بــود كه گردانهاي اين لشــکر كه همگي از بچههــاي عرب زبان و عراقي هاي مخالف صدام بودند براي مرحله بعدي عمليات اعزام شوند. 🌴پــس از صحبت با فرماندهان لشــکر و فرماندهان گردانها، هماهنگي هاي لازم را انجام دادم و آماده حركت شدم. 🍁@pmsh313 🌴از دور يكي از بچه هاي لشکر بدر را ديدم که به من خيره شده و جلو مي آمد!آماده حركت بودم كه آن بسيجي جلوتر آمد و سلام كرد. جواب سلام را دادم و بي مقدمه با لهجه عربي به من گفت: شما درگيلان غرب نبوديد؟! 🌴با تعجب گفتم: بله. من فكر كردم از بچه هاي منطقه غرب است. بعد گفت: مطلع الفجر يادتان هست؟ ارتفاعات انار، تپه آخر!كمي فكر كردم و گفتم: خب!؟ گفت: هجده عراقي كه اسير شدند يادتان هست؟! با تعجب گفتم: بله، شما؟! 🍁@shahidabad313 🌴باخوشحالي جواب داد: من يكي از آنها هستم!! تعجب من بيشتر شد. پرسيدم: اينجا چه مي كني؟! گفت: همه ما هجده نفر در اين گردان هستيم، ما با ضمانت آيت الله حكيم(ره) آزاد شديم. ايشان ما را كامل مي شناخت، قرار شد بيائيم جبهه و با بعثي ها بجنگيم!خيلي براي من عجيب بود... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛