‌~🕊 🌿شھیدۍڪھ قبڵ از شــھادت دࢪ قبࢪ خود خوابید.. عصࢪ بود کہ حسـین آمد دࢪب پادگان امام حسین شیࢪاز. گفت بیا بࢪیم چند جا ڪاࢪ داࢪم! گفت: بࢪو داࢪاڵࢪّحمہ! ࢪفتیم قطعہ ، تعدادۍ آمادہ ڪࢪده بودند. گفت: سید! بیا بࢪویم داخݪ قـبࢪ بخوابیم ببینیم اندازه ما هسـت یا نہ! هࢪڪدام ࢪفتیم داخݪ یہ قبࢪ دࢪاز کشـیدیم. حسین صدا زد اندازه است؟ گفتم: بࢪاۍ من ڪنده شـده اندازه اسـت. گفت این هم بࢪاۍ من آماده شده.. بعد از چند ࢪوز خبࢪ شھادتش ࢪا در عملیات شـنیدم‌. جنازه اش ࢪا دࢪ گذاشـتند ڪہ گفـت بࢪاۍ من اسـت‌‌‌... ♥️🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊