#القصه #میخواهم_مثل_تو_باشم 🍀اسراف ممنوع ✍در منطقه‌ي دشت عباس مستقر بودند. بعد از نماز، سر سفره‌ي ناهار نشستند. ☘غذا آب‌گوشت بود؛ ولی سیدسجاد بلند شد و رفت سراغ نان‌های خشکی که گذاشته بودند برای دور ریختن. شروع کرد به خوردن. 🍀گفتند: چرا اینا رو می‌خوری؟ غذا که هست. گفت: اون پیرزنای بی‌چاره با عشق، اینا رو می‌فرستن جبهه؛ شما می‌گذاریدشان برای دور ریختن؟! فردای قیامت، پاسخ زحمت اونا رو چه کسی می‌ده؟! #شهـید_سید_سجاد_خاضع 📚«گلاب سیاه»، ص36 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @majnon313 ┗━━━🌷🍃🌷━━━┛ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊