💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷از سال 52 بود که پایش به درس های اخلاق آیت الله دستغیب در مسجد قبا باز شد. از همین ایام نماز شب خواندن هایش هم شروع شد و شروع به حفظ آیات قرآن کرد.
یک روز به مادر گفت: میخواهم آقای دستغیب را به خانه دعوت کنم.
مادر گفت: خانه ما کوچک است، گلی است، زشت است.
حبیب گفت: من رودربایستی با آقا ندارم که زشت باشد.
اتاق مهمان را تمیز کرد، دوستان و همبازیهایش در محله را هم دعوت کرد. پنجشنبه عصر بود که آقا و بعد بچههای محل آمدند و کلاس قرآنی تشکیل شد. از آن به بعد این برنامه هر پنجشنبه تکرار میشد. سر ساعت همبازیهای حبیب یکییکی میآمدند و در اتاق مینشستند. حبیب با جمعکردن پولتوجیبی روزانهاش برای آنها کیک میخرید، مادر هم چایی آماده میکرد. آقای دستغیب ربع ساعت درس می گفتند بعدکلاس را به حبیب میدادند و حبیب کلاس قرآن را ادامه میداد.
راوی خواهر شهید
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖
@shahidabad313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛