✫⇠(۱۸۸) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت صد و هشتاد و هشتم:حورالعین یا قاطر؟! ♦️با سید جلال ابراهیمی از بچه های مشهد خیلی صمیمی بودم و بعضی وقتها با هم سوره‌هایی رو که حفظ کرده بودیم، مرور می کردیم. من یه آیه می‌خوندم سید آیۀ بعد. البته راستشو بخاید سید تنبلی می‌کرد و تو جلسۀ مرور همیشه گیر داشت و خوب تمرین نمی‌کرد، ولی من همیشه با آمادگی میومدم سرِ جلسۀ مرور. منم هی سرزنشش می‌کردم که  سید چرا تنبلی می کنی و حسابی تمرین نمی کنی؟! 🔸️این جوری که فایده نداره و هر بار وعدۀ جلسه بعد رو می‌داد که بیشتر تمرین می‌کنه. یه روز داشتیم سوره الرحمن رو با هم مرور می‌کردیم و من یه آیه ،و سید یه آیه. تا رسیدم به این آیه :« متکئین فیها یدعون فیها بفاکهه کثیره و شراب» ،سید هم بلافاصله گفت « و فیهن قاطرات الطرف» ⚡بحث آیات نعمتهای بهشتی‌هاست و آیه‌ای که من خوندم یعنی بهشتیها در اونجا تکیه زدن و هر گونه میوه و نوشیدنی که بخوان در اختیارشونه. و ترجمه آیه ی سید هم این میشه که زنان جوان و زیبایی که جز به شوهرشون به کسی دیگه فکر نمی‌کنن در اختیارشونه. سید هول شد و بجای قاصر که بمعنای زن زیبا و جوونه گفت قاطر. 💢من اینقدر خندیدم که اشکام درومد و گفتم دستت درد نکنه سید! حالا دیگه بجای حورالعین به من قاطر حواله میدی؟ این شده بود نُقل و نبات جلسات مرور ما و یه اشتباه ناخواسته حال و هوای ما رو عوض کرد و تا مدتها شده بود جوک و لطیفه بین ما... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌