✍هر شـب وسط ،ِ های های گریه هایش می زد روی شانه ام ، می گفت ، رفیق ! دعا کن منم این طور بشم ؛ وقتی از ارباً اربا شدن اکبر (ع) می خواند ، وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر (ع) می گفت ، وقتی از جدا شدن دستان (ع) می گفت ، وقتی از شدن (ع) می زد و حتی از اسارت (س) .... یک شب از دستش کلافه شدم ، بهش توپیدم ! ، مسخره کردی ما رو هر شب هر شب دوست داری یه شکلی بشی! لبخندی زد و گفت ، حاجی ، دعا کن ، فقط !!.... 📕 سر بلند 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊