◀️از مکتب خمینی تا مکتب سلیمانی(۲) 🔺️تغییر در طراحی نقشه های عملیاتی نیز از جمله عناصر دیگر رقم زننده موفقیت های ما در جنگ تحمیلی بود؛ به عنوان مثال: رزمندگان به خاطر ضعف جبهه خودی در سخت افزارهای نظامی و قدرت دشمن در این زمینه، به جای حمله به خط اول دشمن، خط دوم و سوم او را مورد هجوم قرار دادند. البته این کار بسیار پرریسک و نیازمند به اطلاعات دقیق از جغرافیای تحت تسلط دشمن بود و به همین دلیل فرماندهانی چون شهید حسن باقری و حاج احمد متوسلیان خود در اطلاعات عملیات و بررسی خطوط دشمن حضور پیدا می کردند تا در این عملیات بی سابقه و پرخطر، بتوانند مسئولیت خون نیروهای خودی را به گردن بگیرند. 🔺️همچنان که به تبع این طرح عملیات، آموزش ها نیز شکل دیگری پیدا کرد و بر توان پیاده روی چندین کیلومتری رزمندگان متمرکز شد تا بتوانند در شب عملیات از خطوط اول و دوم دشمن عبور کنند. چنین نوآوری هایی در ابعاد مختلف جنگ هشت ساله فراوان است که قطعا اثری از آن نیز در جنگ های کلاسیک جهانی دیده نمی شود و تبیین آن، نیازمند بررسی های عمیق و مدیریت صدها پایان نامه است. 🔺️اساسا به همین دلیل دشمن غافلگیر می شد و پیروزی ها رقم می خورد. در واقع غلبه قدرت الهی بر هجمه نظامی شرق و غرب به ایران اسلامی و رقم خوردن یوم اللهی همانند سه خرداد و فتح خرمشهر که حضرت امام آن را به خدای متعال نسبت داد ناشی از شکستن معادلات جنگی حاکم بر جهان و دکترین نظامی مدرن بود که کارآمدی مادی آن همه کشورهای دنیا را مرعوب و تسلیم خود کرده بود و الا شکست عملیات های سال ۵۹ الی ۶۰ که بر اساس دکترین متداول جنگ طراحی شده بودند همچنان تداوم می یافت؛ چون توان نظامی کلاسیک عراق بر ایران برتری داشت. 🔵پس نحوه ای جدید از جنگیدن بر اساس شهادت طلبی شکل گرفت اما این نوآوری معجزگون، برخاسته از تجارب میدانی بود و شکل تئوریک در برابر سرفصل های علمی دانشکده های جنگ نداشت. 🔵علی رغم تحقق ایام الله در جنگ تحمیلی با مکانیزم فوق، نظام اسلامی در نهایت ناچار به قبول قطعنامه ۵۹۸ شد و حضرت امام جام زهر را نوشید. به نظر می رسد علت «محوری» پذیرش قطعنامه این بود که تجربه های موفق جنگ هشت ساله، در مقابل دانش کاربردی نظامی متداول که هم استدلالش، هم ساختارهایش و هم سخت افزارهای متناسب با آن موجود بود، نتوانست خود را تئوریزه کند و پایدار بماند و قابل انتقال به سطوح مختلف رزمی بشود و در قالب ابداعات و تجربیات شخصی فرماندهان باقی ماند و بعضا با شهادت آن فرمانده از بین می رفت. بنابراین، این تجربه به انزوا رفت. هنگامی که تمام عرصه های حیات از جمله جنگ، توسط صاحبان قدرت «شرقی یا غربی» علمی و تخصصی شده است، «تجربه میدانی موفق» تا تبدیل به معادله و علم نگردد، در میان مدت و بلندمدت، از بین رفته و آن تخصص موجود متداول حاکم می گردد. 🔵یعنی ما از طرفی نتوانستیم سازمان جنگ متناسب با انگیزه های شهادت طلبانه را تبیین نماییم و سلاح و ابزار متناسب با آن را توسعه دهیم و بالاتر از آن، سایر عرصه های اداره نظام در اقتصاد و فرهنگ را نیز با این نحوه جنگ هماهنگ نکردیم. در واقع دکترین مدرن جنگ در تناسب با دیگر ابعاد اداره کشورها طراحی شده و لذا وقتی نحوه جنگ جدیدی شکل بگیرد و اگر این جنگ در راس امور باشد، باید دیگر ابعاد علمی اداره کشور نیز به تبع آن هماهنگ شود و الا آن شیوه جدید را به چالش خواهند کشید 🔵لذا سازمان برنامه و بودجه به عنوان مرکز محاسبات کشور اعلام کرد هزینه برای ادامه جنگ نداریم؛ جنگی که هزینه هایش یک دهم هزینه های جنگی عراق بود، چطور هزینه برای اداره اش وجود نداشت؟! بودجه کشور با چه الگویی توزیع و تخصیص داده می شد که به اندازه اداره جنگ نبود؟ پس ساده انگارانه است که در تحلیل تحمیل جام زهر، صرفا منتسب به افراد خاص کنیم، زیرا حضرت امام(ره) در پیام قطعنامه به اعتماد خود بر صداقت و امانت داری مسئولین تصریح می کنند. اما مجموعه ای از محاسبات متداول در اداره کشور، باعث شد که حتی مسئولین مخلص را نیز به تردید اندازد. وقتی نرم افزار اداره کشور و کیفیت اداره امور، مادی بود و حوزه و دانشگاه نتوانستند نسخه ای متناسب با آرمان ها در اختیار نظام قرار دهند، وجود موارد زیادی از اخلاص و ساده زیستی مسئولین و فرماندهان ما در دهه ۶۰ نیز نتوانست مانع قبول قطعنامه و نوشیدن جام زهر توسط امام(ره) شود. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷