✍عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله...
🌹شهید محمد میرزایی...
🌹شهید مهدی درویشی...
🌹شهید ایرج بلند نظر...
💢محمد هم مخلث بود و هم مخلص قسمت سوم...
🔹زمان جنگ به کسایی که کارهای خدماتی روزانه چادر و بچهها رو انجام می دادن شهردار می گفتن همراه با هم شهرداری می دادیم معمولاً توی چادرهای دیگه گردان دو نفر دو نفر با هم شهردار می شدن ولی چادر مخابرات چون شلوغ تر بود سه نفر سه نفر با هم کار می کردیم معمولاً با محمد و حسن اکبری یا دکتر موسوی همراه شهردار می شدیم.
🔸کار شهردارها شامل گرفتن غذا شستن ظروف غذا نفت کردن چراغ های نفتی جارو جیرو کردن چادر و اطراف چادر بود وقتی شهردار می شدیم از دو صبحگاه معاف بودیم ولی در مراسم صبحگاهی شرکت می کردیم.
🔸بچههای زمان جنگ بعضی ها شون خاص بودند و به شدت از دیده شدن فرار می کردن مخلص بودن محمد از جمله اینها بود مدتی قبل از اذان صبح بلند می شد بچههای مخابرات تقریبا گزینش شده بودند و نماز شب جزء کارهای عادی شون بود می رفت آفتابه ها رو پر آب می کرد چند تا چادر دنبال هم زده بودن برای نماز جماعت و مراسمها و بعضی آموزش ها اگه هوا سرد یا مساعد نبود نیروها توی اون جمع می شدن...
🔸محمد خیلی وقت قبل از اذان بلند می شد اگه موتور برق روشن نبود و هوا تاریک بود توی تاریکی با خدا حال می کرد و اگه روشن بود چپی رو می کشید روی صورتش که کسی متوجه اشکهاش نباشه نمی دونم چه شناختی از سوره حمد داشت که تا شروع به خوندن نماز می کرد اشک از گوشه چشمهاش جاری می شد.
💢ادامه دارد...
#شهید_محمد_میرزایی@shahidan_kerman