✍هدیه به روح مطهر و ملکوتی اولین شهید پاسدار استان کرمان سردار شهید محمد سعادت آبادی صلوات... بیگانه ماندی و نشدی آشنا تو هم بیچاره من اگر نشناسی مرا تو هم دیدی بهای عشق به جز خون دل نبود آخر شدی شهید در این کربلا تو هم آیینه‌ای مکدّرم از دست روزگار آهی بکش به یاد من ای بی‌وفا تو هم چندی است از تو غافلم ای زندگی ببخش چنگی نمی‌زنی به دل این روزها تو هم ای زخم کهنه‌ای که دهان باز کرده‌ای چون دیگران بخند به غم‌های ما تو هم تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد چشم‌ انتظار باش در این ماجرا تو هم بی‌وفایی می‌کنی من هم تماشا می‌کنم فرصتی تازہ برای گریه پیدا می‌کنم دوستت دارم ولی می‌ترسم از رسوا شدن هر چه از زیباییت گفتند حاشا می‌کنم من که یک لشکر حریفم نیست تسلیم توام با رقیبان پیش چشمانت مدارا می‌کنم از کنارم رفته‌ای اما به یادم مانده‌ است خاطراتی که دلم را خوش به آن‌ها می‌ کنم. @shahidan_kerman