✍در وصف شهید کرامت و زبان حال مادر شهید به مناسبت سالروز شهادت...
کرامت بود جوانی اهل بارز
نسب بر احمد آن مرد مبارز
یل از بارز جوانمردی رشیدی
چنان آرش کمان از بر کشیدی
چنان ققنوس عاشق پر گرفتی
تو امضا از علی اکبر گرفتی
تو در اروند و جانبازی چه دیدی
که مرگت را شهادت بر گزیدی
کرامت جان تو جانباز شهیدم
الا مادر که دامادیت ندیدم
کمر بستی دفاع از دین نمایی
نکردی از عروست رونمایی
الا تک میوهی شیرین باغم
چرا یکدم نمی گیری سراغم
زیارت رفته ای شیرم حلالت
گلم شهد شهادت نوش جانت
بسی من آرزو بر دل سپردم
تمام روز و شبهایم شمردم
دلم رودم ز بس چشمش به در بود
که در نیز از غمم دریای غم بود
چنان این دل دوچشمش را به در دوخت که در آخر ز داغ چشم تر سوخت
پر از رنجم بیا دردم دوا کن
مرا با قلب پردردم دعا کن
دعا کن تا دمی رویت ببینم
سرت بر روی زانویم بگیرم
همانا رخت دامادی خریدم
دعا کن بر تنت یکدم ببینم
#شهید_کرامت_منظری_توکلی@shahidan_kerman